جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳
ساعت : ۱۲:۵۸
کد خبر: ۶۷۲۱۲
|
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۱:۳۵
به بهانه باز شدن خانه سینما روز ملی سینما

بند ناف سینمای ایران به کجا وصل است

ابوالحسن داوودی در یک نشست پژوهشی که به مناسبت روز ملی سینما با عنوان «جایگاه سینمای ایران در تاریخ سینما پس از صد سال» برگزار شد به شکل گیری سینمای ایران پرداخت.
به گزارش خبرنگار شهر در نشست پژوهشی که به مناسبت روز ملی سینما با عنوان «جایگاه سینمای ایران در تاریخ سینما پس از صد سال» در موسسه مطالعاتی رخداد تازه برگزار شد؛ ابوالحسن داوودی پیرامون آسیب شناسی تشکیلات صنفی سینما که در طول سی سال گذشته شکل گرفته است گفت: مشکلی که در این رابطه وجود دارد به گذشته ما و فرهنگی که در آن همه چیز سیاه و سفید می‌شود باز می گردد. همه پدیده ها در این دو زمینه مانند خیر و شر رودررو می‌شوند. فارغ شدن از فضای خاکستری باعث شده است قضاوت‌هایمان هیچگاه عادلانه واقع بینانه نباشد یعنی برخوردها یا خیر است یا شر.
 
در دهه 60 تفکری به دنبال مرگ سینما بود
این کارگردان سینمای ایران در ادامه به شکل گیری سینمای ایران در دهه 60 پرداخت و گفت: در دهه 60 سینمای ایران به نوعی زنده می شود و شکل می گیرد. سینما در اوایل دهه 60 به عنوان عنصری تکفیر شده قرار بود از فرهنگ جمهوری اسلامی کنار گذاشته شود و سینما به عنوان عنصر شر و غربی که با خود فساد و تباهی می آورد و بهتر است رو به زوال رود شناخته می‌شد. اما تفکر روشنفکرانه ای در آن زمان در سطح مدیریت شکل گرفت که تلقی متفاوتی از هنر داشت. این تفکر روشنفکرانه به دنبال آن بود تا متناسب با پدیده هایی که با آن ارتباط داشتند یک سینمای جدید را معنا کند و سینما از جانب حکومت هم پذیرفته شود و با این کار مانع مرگ و تباهی شود.
 
سینمای اسلامی، سینمایی متفاوت در تکنیک و محتوا!
این تهیه کننده سینمای ایران افزود: این دوستان بعد از انقلاب سعی کردند تعریف جدیدی از سینما ارائه دهند که هم در محتوا و هم در فرم، متکی بر تفکری باشد که آن ها اعتقاد داشتند به هر حال درک همه ما محدود تر از امروز بود و این را به مرحله فرم نیز تصری داده بودند. 
داوودی بیان کرد: آنها معتقد بودند سینمای اسلامی می تواند به وجود بیاید که نه تنها در محتوا با سینمای هالیوود و غرب و شرق متفاوت باشد بلکه حتی در فرم، تکنیک و شیوه بیانی هم متکی بر بینش اسلامی باشد. 
 
سینما مانند ماشین است!
کارگردان فیلم نان عشق موتور 1000 افزود: معتقد بودم که این موضوع امکانپذیر نیست چرا که وقتی وسیله ای را برای حرکت و بیان انتخاب می کنیم این وسیله چه ماشین باشد چه سینما فرقی نمی کند. ابزار و تکنیک سینما وسیله ای مانند ماشین است.
 
برای ماشین فرقی نمی کند راننده کافر یا مسلمان باشد مهم این است که راننده ماهری باشد و بتواند به راحتی به مقصد برسد. اینکه چه چیزی می خواهند سوار آن کنند بحث محتوایی است. در عرصه تکنیک سینما ما خیلی نمی توانیم تفاوتی بگذاریم. سینمای اسلامی با سینمای غربی شرقی در همه جا مونتاژ و حرکت  دوربین و... وجود دارد. 

این کارگردان افزود: این تفکر در اولین تجربه های مدافعان آن باشکست روبه ور شد.
 
داستان شکل گیری اصناف سینمایی
این عضو اسبق هیات مدیره خانه سینما گفت: در کنار این تفکر که در دهه 60 آغاز شده بود دیدگاهی پیرامون تشکیلات و جمع های سینمایی هم رایچ شده بود. آن زمان مدیران بسیاری از برخورد جمعی سینما اکراه داشتند و تنها چند صنف پیش از انقلاب شکل گرفته بود. مدیریت آن زمان بنا داشت تا با بنیاد فارابی سینما را به شکلی از نقطه صفر آغاز کنند و به عنوان سینمای پس از انقلاب شکل دهند. 
 
شکل گیری خانه سینما با یک تفکر معیوب خیرخواهانه
این کارگردان با اشاره به شکلگیری صنوف سینمایی پس از انقلاب گفت: دوستان به شدت نگران سرنوشت سینمای ایران بودند و با یک تفکر خیرخواهانه معیوب -مانند اتفاقی که در یک سال اخیر افتاد اما به صورت بدخواهانه- شروع کردند از بالا به صنف سازی و به این ترتیب خانه سینما شکل گرفت.
 
وی افزود: در واقع غیر از چند صنف سینمایی مانند کارگردانان و فیلنامه نویسان بقیه اصناف به یکباره و با تغییر ناگهانی با دستور دولتی به وجود آمد.
 
صنف هایی که با دستور شکل گرفتند
داودی با بیان اینکه خانه سینما از ابتدا گرفتار بنیان معیوبی به عنوان یک تشکیلات صنفی بوده است گفت: نخستین ضرورت و اصل تشکیل صنف و تشکیلات یک منافع مشترک است که گرد آن منافع که توسط تک تک آحاد این جمع شناخته شده و ضرورت دارد جمه می‌شوند. افراد با تاکید بر این منافع تشکیلاتی و اساسنامه ای تصویب می کنند و هیات مدیره ای به انتخاب می کنند تا پیگیر منافعشان باشد. درواقع اگر به صورت هرم ساختار را در نظر بگیریم صنف از پایین شکل می‌گیرد.
 
خانه سینما خانه ای که از بالا به پایین شکل گرفت
وی افزود: اتفاقی که در دهه 60 افتاد خانه سینما از بالا به پایین شکل گرفت. در خیلی از موارد گروه عمده اصناف کارگزاری که بودند این اصناف نتوانستند منافع مشترکشان دلیل حضورشان را در این اصناف معنا کنند. از ابتدا اصناف سینمایی بیشتر به شکل یک محفل یا انجمن فرهنگی در آمد. علاوه بر این گروه مدیریت به دلیل وابستگی که خانه سینما به دولت داشت عمدتا نمی توانست به عنوان یک نهاد مستقل از دولت کار کند.
 
خانه سینما بادکنک ترسناک
وی با اشاره به دوران حضور خود در خانه سینما گفت: تعریفم از خانه سینما این بود که خانه سینما مانند بادکنکی است که هیبت آن آدم های بیرون و سیاسیون را خیلی می ترساند ولی وقتی وارد آن می شویم عملا می بینیم درونش چیزی برای ترسیدن از آن وجود ندارد حتی ابزاری برای فعالیت صنفی واقعی و درک منافع مشترک وجود ندارد. 
 
تهیه کننده و کارگردان و سیاهی لشگر هر کدام 2 رای
داودی در ادامه با اشاره به صنوف تشکیل دهنده خانه سینما گفت: در ساختار مدیریتی خانه سینما اصناف در ابتدا 22 صنف بود تا سرانجام به 29 صنف رسید. در تمام این دوره مشکل بزرگی وجود داشت. در حرفه سینما طیف‌ها و عوامل مختلف فعالیت دارند. کارفرما تهیه کننده است و در مواقعی کارگردان و بعد صنوف کارگزار داریم مانند فیلمبردار طراح و صحنه و .. یا صنوف دیگری که خدماتی هستند و یا صنوفی که وابسته به سینما هستند مانند منتقدان فیلم و مدراسان سینما که در جریان تولید نیستند اما در خانه سینما وجود دارند.
 
وی افزود: مشکلی اینجاست که همه این اصناف هرکدام 2 نماینده در مجمع که عالی ترین سطح تصمیم گیری است دارند و هرکدام از نماینده ها یک رای دارند. یعنی رای کارفرما با رای کارگزار ارشد یا رای کارگزار دوم، رای خدمات، سیاهی لشگر، دستیار تدارکات و دستیار فیلمبردار و ... هیچ فرقی ندارد.
 
داودی گفت: رای تهیه کننده که با همه این افراد قرار داد می بندد که گاهی خواسته هایش روبه روی دیگر اصناف قرار می گیرد. این موضوع موجب می شود تا در سالهای گذشته درخانه سینما از شبهه دموکراسی موجود گروههایی برای تحقق اهداف خودشکل بگیرند. این شبه دموکراسی باعث می شود چون پول و قدرت دست تهیه کننده است لابی های منفی و تطمیع‌ها شکل بگیرد و کل این موارد یک بلبشویی را درون سینما به وجود می آورد.
 
بلبشویی که رسانه ای نشد
داودی با بیان اینکه چون می خواستیم ظاهر را حفط کنیم این بلبشو علنی نشده است. اما در واقع یک سوسیالیسم بدوی در خانه سینما شکل گرفته است. در سالهایی تلاش شد تا اساسنامه اصلاح شود اما به دلیل گروه های متضاد و حضور دولت به عنوان یک جریان فرهنگی و حتی ضد سندیکایی که خیلی علاقمند به استقلال اصناف نبودند هیچگاه این نواقص بر طرف نشد.

بند ناف سینمای ایران به کجا وصل است
 
این کارگردان با بیان اینکه بند ناف سینما همواره به دولت وصل بوده است و آن را حفظ کردند گفت: پارادوکسی که در جامعه اصناف وجود دارد و نهادهای و جریان‌های آشکار و پنهان قدرت در سینما باعث شد که هیچگاه اصلاح این ساختار به انجام نرسد.
 
این تهیه کننده و نویسنده سینمای ایران افزود: همچنین عدم درک در جریان کارگزار میانه همواره وجود داشت. اصناف میانی تنها از اینکه رای آنها با مثلا تهیه کنندگان برابر است خوشحال بودند اما اینکه این رای چه کارکردی برای آن ها دارد را در نظر نداشتند و قادر به ارزیابی تفسیرش نبودند. 
 
صنف سازی قلابی در دولت دهم
داودی با ابراز تاسف نسبت به اتفاقات دوساله اخیر برای خانه سینما گفت: مدیریت سینمایی قبلی نمی دانم با چه تفکر ی کمر به قتل سینما بست و تلاش کرد همین تجمع معیوبی که وجود داشت را نابود کند. در جریان بسته شدن خانه سینما دولت به عنوان یک طرف دعوا وارد شدند و سعی کردند که جریان صنف سازی قلابی را به وجود بیاورند و دعواهایی که قبلا در خود خانه سینما حل و فصل می شد را به دیگر اصناف اشاعه دادند و با حفر باتلاق وحشتناکی که در راه همه اصناف کندند و صنف قانونی و غیر قانونی به وجود آوردند و در نهایت وضعی شد که الان داریم.
 
خانه سینما به کما رفته است
کارگردان فیلم تقاطع درباره وضع موجود خانه سینما افزود: اکنون خانه سینما در بدترین و ضعیف ترین شکل ممکن است. مانند بیماری است که بیماری مسری دارد و اکنون به کما رفته و این بیماری سال‌های سال در بدنش بوده است. حال باید این شهامت در بدنه سینما و مدیریت پیدا شود اکنون که همه جریان های صنفی خانه سینما در کما هستند بهترین هنگام برای جراحی است.
 
کارگردان فیلم سفر جادویی گفت: برای اینکه پارادوکس اصلی خانه سینما که حضور کارگزار و کارفرما در یک تشکیلات است را درمان کنند. باید اول از همه با جراحی با یک تفکر سیستماتیک و تجربه که وجود دارد تهیه کنندگان از بدنه خانه سینما جدا شوند. البته این کار باید با شرایط و شروطی باشد که به طور مطلق در مقابل خانه سینما قرار نگیرند. یعنی بازهم در جریان‌هایی بزرگ و ملی مانند بسته شدن خانه سینما یا قاچاق سینما که تجربه کردیم بتوانند کنار یکدیگر قرار گیرند. درواقع با یک شکل فراکسیونی همه تشکیلاتشان منحل شوند و یک تشکیلات جدیدی در ابتدا بنا کنند و چیزی مثل در مجلس درست شود. فراکسیون هایی که بر مبنای تعریف باشند و اتحادیه ها هم در کلان بتوانند با خانه سینما یک شورای مدیریت و کلان را داشته باشد که مشکلات صنفی سینمای ما را درمان کند.
 
به گزارش خبرنگار شهر در این نشست که با حضور پژوهشگران جامعه شناسی انجام گرفت دکتر اجلالی و فریدون جیرانی نیز درباره تاریخ سینمای ایران سخنرانی کردند که مشروح آن به زودی در سایت شهر منتشر خواهد شد.

نظر شما